بازدید امروز : 34
بازدید دیروز : 90
کل بازدید : 672803
کل یادداشتها ها : 874
تا انتخابات
واقعا چرا فضای انتخاباتی بر کشور ما هنوز حاکم نشده است؟ در حالی که در دیگر کشورها از مدتها قبل از انتخابات فضای انتخاباتی پرشوری در بین مردم ایجاد می گردد. بی تردید یکی از عوامل موثر در ایجاد شور انتخاباتی صدا و سیماست. اما چرا صدا و سیما به نحو مستقیم به مساله انتخابات وارد نشده است؟ دلایل چندی را می توان برای عدم ایجاد شور انتخاباتی و نیز عدم ورود صداوسیما برشمرد اما در این نوشتار یکی از این دلایل را موشکافی می کنیم:
قانون انتخابات
بر اساس قانون فعلی تقویم انتخابات ریاست جمهوری دهم که از سوی شورای نگهبان به شرح زیر است:
از 20 تا 24 اردیبهشت بررسی صلاحیت ها توسط شورای نگهبان
از 25 تا 29 اردیبهشت رسیدگی به شکایت ها
30 اردیبهشت ماه اعلام اسامی نامزدها
مطابق ماده 66 قانون انتخابات : "فعالیت های انتخاباتی نامزدهای ریاست جمهوری رسماً از تاریخ اعلام اسامی آنان بوسیله وزارت کشور آغاز و تا 24 ساعت قبل از شروع اخذ رأی خاتمه می پذیرد."
به این ترتیب زمان رسمی برای تبلیغات تنها بیست روز خواهد بود!!!
فعالیت انتخاباتی به چه نوع فعالیتی گفته می شود؟ آیا سخنرانی یک نامزد یا سفرهای استانی فعالیت انتخاباتی هست یا نیست؟ بنا به تعریف هر فعالیتی که در راستای افزایش جذب آرای مردم باشد را می توان فعالیت انتخاباتی خواند پس سفرهای استانی، مصاحبه های مطبوعاتی، انتشار اعلامیه و... جز فعالیتهای انتخاباتی است و مشمول این بند قانون می باشد و لذا قاعدتا ممنوع است!
محدود بودن تبلیغات به بیست روز فرصت ایجاد شور انتخاباتی مستمر و عقلانی در کشور را سلب کرده و به ایجاد هیجان های موجی و گذرا در آستانه انتخابات منجر می شود.
اما از سوی دیگر نمی توان به نامزدها گفت که در این مدت فعالیت انتخاباتی انجام نگیرد. سخنگوی شورای نگهبان در پاسخ به سوالی درباره فعالیت انتخاباتی برخی نامزدها قبل از زمان قانونی گفت: "اعلام فعالیت احتمالی و حاشیه ای طبق قانون منعی ندارد، اما تبلیغات رسمی، با قانون مغایر است."
رئیس ستاد انتخابات وزارت کشور با اشاره به ماده 66 قانون انتخابات ریاست جمهوری در خصوص فعالیتهای تبلیغاتی نامزدها گفت: "داوطلب هر کسی است که ثبتنام میکند اما نامزد فردی است که پس از ثبتنام، مراحل احراز صلاحیت وی صورت گرفته باشد."
این تفاسیر از قانون، مشکل را مرتفع نمی سازد مثلا اینکه واقعا معلوم نیست منظور از تبلیغات رسمی و غیر رسمی چیست؟ اما حتی اگر این تفاسیر از قانون را نیز بپذریم، باز هم نامزدها فرصت برخورداری از صدا و سیما را نخواهند داشت و این فرصت تنها به یک زمان بیست روزه محدود خواهد شد و نتیجه همین است که در فاصله کمتر از دو ماه مانده به انتخابات خبری از انتخابات نیست.
1- محدود بودن تبلیغات به بیست روز فرصت ایجاد شور انتخاباتی مستمر و عقلانی در کشور را سلب کرده و به ایجاد هیجان های موجی و گذرا در آستانه انتخابات منجر می شود.
2-در واقع قانون فعلی خود منجر به بروز بی قانونی می شود. این قانون که به نظر می رسد واقع بینانه دیده نشده ما را ناچار می سازد که با تقسیم فعالیت انتخاباتی به رسمی و غیر رسمی صورت مساله را پاک کنیم نه این که مشکل را حل کنیم.
3-وقتی که زمان تبلیغات رسمی و جدی به زمان اندک بیست روزه ای محدود شود نامزدها به جای آنکه به برنامه محوری و ارائه ریزجزییات برنامه های خود اقدام کنند به سوی شعار محوری و طرح شعارهای رای جمع کن روی خواهند آورد.
در حالی که اگر مدت زمان کافی وجود داشته باشد، فرصت کافی برای نقادی برنامه های کاندیدها پدید خواهد آمد و نامزدهای انتخابات ناچار خواهند شد که از شعار محوری به برنامه محوری روی بیاورند.
آنچه که گفته شد به نامزد خاصی اشاره ندارد، بلکه آسیبی است که کم و بیش تمام نامزدها با آن دست به گریبان هستند.