درودی مجدد

اول از همه باز هم از همه ی دوستان خوبم تشکر میکنم که با انرژی های خوب پالس های منفی را از اطراف ذهنم دور میکنند....واقعا سپاسگزارم

اما بحث های داغ این مدت برای من شاید شروع پروژه های تازه ای بود چه در زمینه ی فیلم نامه نویسی و چه در زمینه ی ترانه!

راستش را بخواهید احساس میکنم چند ماهیست ترانه ی ما مسموم شده و احساس سرگیجه میکند!من همیشه این نوسانات را حس کرده بودم اما نه تا این حد!

حوصله ی گلایه دیگر نیست اما چیزی که به شدت دگر شایع شده ترانه دزدی های دوستان دیگر است!! که شاید تا سه روز پیش درگیر این داستان بودم!

شاید در گذشته بعضی از خوانندگان آماتور این کار را میکردند اما در حال حاضر دیگرانی هستند که ترانه های ما را به نام خودشان واگذار میکنند! و البته این بار در هیئت ترانه سرا های .....!

بماند ....فعلا با تدابیری که اتخاذ شده تصمیم شدیدی برای جلوگیری از اینگونه حرکات عجیب  داریم.

نکته ی بعد انتشار دو کتاب ترانه ی من هست که فعلا مراحل قانونی را سپری میکنند.

نمیدانم چرا دوباره یاد شبح افتادم و یه کم دلم گرفت از کم لطفی همکاران خودمان به این آلبوم! نمیدانم چرا همه از این آلبوم 5 سال در انتظار مانده توقع فوق بشری دارند؟

حرف بعدی انتشار دو آلبوم هست که واقعا دوستشان دارم فکر میکنم این دو آلبوم در ولنتاین منتشر شوند! دو آلبوم با پیام عشق........

*  راستی گفتم عشق یاد تو افتادم ?بگذار کمی با تو سکوت کنم! دیگر حرفم نمی آید .تاوقتی که آرامش را از یاد برده ای من هم همینم ! هر شب با تو راه می آیم هر شب با تو راه میروم به امید یک امید!

 به امید فرار...........یعنی میشود؟